جایگاه خدا در فلسفه هیوم و لایبنیتس
author
Abstract:
پرسش از خدا، یکی از مهمترین و محوریترین مسایل نظامهای فلسفی و کلامی است. این نوشتار با انتخاب هیوم و لایبنیتس از دو نظام فلسفی تجربهگرا و عقلگرا به بررسی و مقایسه نظرات ایشان درباره خدا پرداخته است. میتوان گفت هیوم و لایبنیتس در این موضوع تقابل جدّی دارند چرا که هیوم بر مبنای نظام تجربهباورانه خویش، همان براهینی را که لایبنیتس برای اثبات وجود خدا به کار میبرد، مورد اعتراض و نقّادی قرار میدهد. فلسفه لایبنیتس، فلسفهای خدامحور است در صورتی که در نظام فلسفی هیوم که معرفت آدمی ریشه در حس و تجربه دارد، جایی برای اعتقاد به خدا که موضوعی فراتجربی است، باقی نمیماند. مهدی بهشتی * * دانشجوی دکتری فلسفه غرب؛ دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات [email protected].
similar resources
جایگاه «خدا» در فلسفه نیشیدا کیتارو
این مقاله، به دنبال نشان دادن جایگاه «خدا» در فلسفه نیشیدا کیتارو است. بدین منظور، جنبه دینی اندیشه فلسفی این فیلسوف، در قالب چهار موضوعِ خدا به مثابه بنیان واقعیت، عدم مطلق، عشق الهی، و دین، بررسی شده است. نیشیدا تفسیری شبه عرفانی از خدا ارائه می¬دهد که با تفسیر خدا بنا بر نظریه وحدت وجود بسیار شباهت دارد. او رابطه بین خدا و مخلوق را از سنخ تجلّی خدا تفسیر کرده است. به نظر او، خدا بنیان واقعیت ا...
full textمفهوم خدا در اندیشه و فلسفه فیلون
این مقاله درصدد طرح و حل تعارض ظاهر شده در کلام فیلون در باب خداشناسی است. تعارضی که در واقع، ناشی از دو جنبه شخصیت او، یعنی علاقه به دین یهود و فلسفه افلاطونی است.مؤلف بر این اعتقاد است که مسلک تنزیهی (خداوند بدون صفات)فیلون که خداوند را ماورای مثل افلاطونی و حتی فراتر از مثال اعلا میداند، تحولی در مفهوم خدا در نزد فیلسوفان یونانی به وجود آورده است. او در عین حال، از مذهب رواقی و آیین مضمونی ...
full textخاستگاه تاریخى و روش شناختى فلسفه دین هیوم
مطالعات هیوم در فلسفه دین، در پى سنجش دلایل اقامه شده بر درستى عقاید دینى و بررسى علل پدیده اى به نام دین، در تاریخ و اجتماع است. وى براى انجام این دو کار، در اغلب مواقع، روش تحقیق واحدى را به کار گرفته، آن را «استدلال آزمایشى» و یا «استنتاج علّى» نامیده است. علت استفاده هیوم از این روش، تجربه باورى اوست. وى معتقد است داورى درباره همه امور واقع، از جمله مؤلفه هاى باور دینى، همانند باور به وجود خ...
full textانسانیتزدایی از خدا و جهان در فلسفه جدید
تا پیش از فلسفه جدید، تلقی غالب در اندیشه بشری نسبت دادن ویژگیهای انسانی هم به خدا و هم به جهان بود. بر این اساس، میتوان تشبیه یا انسانوارانگاری هم درباره خدا و هم درباره جهان را ویژگی غالب تا پیش از دوران جدید دانست. این ویژگیها عمدتاً شامل مواردی چون داشتن ادراک و اراده بود. در دوره مدرن و با تحولات فکری و فلسفی بشر جدید، تدریجا ویژگی انسانی از خدا و جهان نفی و سلب و تنها به انسان م...
full textMy Resources
Journal title
volume 5 issue 8
pages 47- 66
publication date 2013-03-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023